در دنیای پیچیده مالیات ارزهای دیجیتال قدم بگذارید. این راهنمای جامع پیامدهای مالیاتی جهانی DeFi، NFT، استیکینگ، کشت سود و موارد دیگر را پوشش میدهد.
گزارشدهی مالیاتی ارزهای دیجیتال: راهنمای جهانی پیامدهای مالیاتی DeFi و NFT
دنیای داراییهای دیجیتال با سرعتی نفسگیر در حال تحول است. از پروتکلهای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) که قصد بازسازی سیستم مالی جهانی را دارند تا توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) که در حال ایجاد انقلابی در مالکیت و هنر هستند، این نوآوری غیرقابل انکار است. با این حال، با نوآوری بزرگ، پیچیدگیهای بزرگی نیز به وجود میآید، به ویژه در مورد موضوعی که اکثر ما ترجیح میدهیم از آن اجتناب کنیم: مالیات.
در حالی که مقامات مالیاتی در سراسر جهان برای همگام شدن با این تحولات تلاش میکنند، سرمایهگذاران، معاملهگران، سازندگان و کاربران کریپتو خود را در موقعیتی چالشبرانگیز مییابند. قوانین میتوانند مبهم باشند، حجم معاملات بسیار زیاد و خود فناوری ذاتاً پیچیده است. این موضوع به ویژه در مورد اکوسیستمهای نوظهور DeFi و NFT صادق است که سناریوهایی را معرفی میکنند که چارچوبهای مالیاتی سنتی هرگز برای مدیریت آنها طراحی نشده بودند.
این راهنما به عنوان یک نقطه شروع جهانی برای درک پیامدهای مالیاتی فعالیتهای DeFi و NFT شما عمل میکند. در حالی که قوانین مالیاتی برای هر حوزه قضایی خاص است، اصول بنیادی مورد بحث در اینجا در بسیاری از کشورها مشترک است. نکته بسیار مهم: این مقاله صرفاً برای اهداف اطلاعاتی است و به منزله مشاوره حقوقی یا مالیاتی نمیباشد. شما باید با یک متخصص مالیاتی واجد شرایط در حوزه قضایی خود مشورت کنید تا تعهدات خاص خود را درک نمایید.
اصول اصلی مالیات بر ارزهای دیجیتال: یک نمای کلی جهانی
پیش از پرداختن به جزئیات DeFi و NFT، درک اصول بنیادی که اکثر آژانسهای مالیاتی در مورد داراییهای دیجیتال به کار میبرند، ضروری است. اگرچه اصطلاحات ممکن است متفاوت باشد، مفاهیم اصلی اغلب مشابه هستند.
۱. کریپتو به عنوان دارایی، نه ارز
در اکثر حوزههای قضایی، ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین (BTC) و اتر (ETH) برای اهداف مالیاتی به عنوان دارایی یا سرمایه در نظر گرفته میشوند، نه به عنوان ارز خارجی. این یک تمایز حیاتی است. این بدان معناست که بیشتر تعاملات شما با کریپتو مانند معاملات مربوط به سایر داراییها از جمله سهام، اوراق قرضه یا املاک و مستغلات تلقی میشود.
۲. مفهوم «رویداد مشمول مالیات»
رویداد مشمول مالیات هر اقدامی است که یک تعهد مالیاتی بالقوه را ایجاد میکند. هنگامی که شما یک دارایی را واگذار میکنید، مقامات مالیاتی میخواهند بدانند که آیا سود یا زیان داشتهاید. در دنیای کریپتو، یک رویداد مشمول مالیات فقط فروش در ازای ارز فیات (مانند USD، EUR یا JPY) نیست. رویدادهای مشمول مالیات رایج عبارتند از:
- فروش کریپتو در ازای ارز فیات: سادهترین رویداد مشمول مالیات است.
- معامله یک ارز دیجیتال با ارز دیگر: به عنوان مثال، مبادله ETH با Solana (SOL). این به عنوان واگذاری ETH شما در نظر گرفته میشود.
- استفاده از ارز دیجیتال برای پرداخت کالا یا خدمات: خرید یک فنجان قهوه با BTC واگذاری آن BTC است و شما باید سود یا زیان آن را محاسبه کنید.
۳. محاسبه سود و زیان سرمایه
هنگامی که شما کریپتوی خود را در یک رویداد مشمول مالیات واگذار میکنید، یک سود سرمایه یا زیان سرمایه شناسایی میکنید. فرمول به طور کلی به این صورت است:
ارزش منصفانه بازار (در زمان واگذاری) - قیمت تمام شده = سود یا زیان سرمایه
- ارزش منصفانه بازار (FMV): قیمت دارایی در لحظه معامله به ارز محلی شما.
- قیمت تمام شده (Cost Basis): قیمت اصلی که برای دارایی پرداخت کردهاید، به علاوه هرگونه کارمزد. به عنوان مثال، اگر ۱ ETH را به قیمت ۲۰۰۰ یورو خریداری کرده و ۲۰ یورو کارمزد معامله پرداخت کرده باشید، قیمت تمام شده شما ۲۰۲۰ یورو است.
۴. کریپتو به عنوان درآمد
همه کریپتوهایی که دریافت میکنید مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نمیشوند. در بسیاری از موقعیتها، دریافت کریپتو به عنوان درآمد عادی، مشابه حقوق، تلقی میشود. این معمولاً با نرخ مالیات بر درآمد استاندارد شما مشمول مالیات میشود. نمونههای رایج عبارتند از:
- دریافت حقوق به صورت کریپتو برای کار.
- دریافت کریپتو از پاداشهای استخراج یا استیکینگ.
- کسب کریپتو از ایردراپها یا فعالیتهای خاص DeFi.
هنگامی که کریپتو را به عنوان درآمد دریافت میکنید، مبلغ درآمدی که اعلام میکنید، ارزش منصفانه بازار (FMV) آن کریپتو در زمان دریافت است. این ارزش سپس به قیمت تمام شده آن کریپتو تبدیل میشود زمانی که در نهایت آن را میفروشید، معامله میکنید یا خرج میکنید.
پیمایش در هزارتوی مالیاتی امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)
DeFi به دلیل عدم وجود واسطهها، ماهیت خودکار قراردادهای هوشمند و تنوع محض معاملات پیچیده، برخی از بغرنجترین چالشهای مالیاتی را ارائه میدهد. مقامات مالیاتی اغلب از اصل «محتوا بر شکل» استفاده میکنند، به این معنی که به واقعیت اقتصادی یک معامله نگاه میکنند، نه فقط به نام آن.
کسب سود و پاداش: استیکینگ، وامدهی و کشت سود
یکی از رایجترین فعالیتها در DeFi کسب بازدهی از داراییهای شماست. در حالی که مکانیسمها متفاوت هستند، رویکرد مالیاتی اغلب از یک الگوی مشابه پیروی میکند.
- وامدهی: شما داراییهای خود را (مثلاً USDC) در یک پروتکل وامدهی مانند Aave یا Compound سپردهگذاری میکنید و سود کسب میکنید.
- استیکینگ: شما توکنهای خود را (مثلاً ETH در اتریوم ۲.۰ یا ATOM در اکوسیستم Cosmos) قفل میکنید تا به امنیت شبکه کمک کرده و پاداش کسب کنید.
- کشت سود (Yield Farming): شما به طور فعال داراییهای خود را بین پروتکلهای مختلف DeFi جابجا میکنید تا بازدهی را به حداکثر برسانید، که اغلب منجر به کسب انواع مختلفی از توکنهای پاداش میشود.
رویکرد مالیاتی عمومی: در اکثر حوزههای قضایی، پاداشها یا سود حاصل از این فعالیتها به عنوان درآمد عادی تلقی میشود. رویداد مشمول مالیات زمانی رخ میدهد که شما کنترل پاداشها را به دست میآورید (یعنی زمانی که به کیف پول شما پرداخت میشوند یا قابل مطالبه میشوند). شما باید ارزش منصفانه بازار (FMV) توکنهای پاداش را در زمان دریافت تعیین کنید. این FMV به قیمت تمام شده آن توکنهای جدید تبدیل میشود.
مثال:
شما ۱۰۰۰ DAI را در یک پلتفرم DeFi وام میدهید. در طول یک سال، شما ۵۰ DAI سود کسب میکنید که روزانه پرداخت میشود. هر روز، شما به لحاظ نظری باید ارزش DAI دریافت شده را به عنوان درآمد ثبت کنید. اگر در روزی که ۱ DAI = ۱.۰۰ دلار آمریکا بود، ۰.۱۳۷ DAI کسب کرده باشید، شما ۰.۱۳۷ دلار درآمد شناسایی کردهاید. این ردیابی دقیق دلیل ضروری بودن نرمافزارهای تخصصی مالیات کریپتو است.
تأمین نقدینگی و توکنهای استخر نقدینگی (LP)
تأمین نقدینگی برای یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) مانند Uniswap یا SushiSwap یکی از پایههای اصلی DeFi است. این همچنین یک فرآیند چند مرحلهای با پیامدهای مالیاتی پیچیده است.
فرآیند:
۱. شما یک جفت دارایی (مثلاً ۱ ETH و ۳۰۰۰ USDC) را به یک استخر نقدینگی واریز میکنید.
۲. در مقابل، پروتکل به شما توکنهای LP ارسال میکند که نماینده سهم شما از آن استخر است.۳. به عنوان یک تأمینکننده نقدینگی، شما بخشی از کارمزدهای معاملاتی استخر را کسب میکنید.
۴. برای بازپسگیری داراییهای اصلی خود (به علاوه کارمزدها، منهای هرگونه زیان غیردائمی)، توکنهای LP خود را بازخرید میکنید.
رویدادهای مشمول مالیات بالقوه:
این حوزه دارای ابهام قابل توجهی است. مقامات مالیاتی در اکثر کشورها راهنمایی روشنی ارائه نکردهاند، اما در اینجا تفاسیر رایج آورده شده است:
- رویداد ۱: افزودن نقدینگی. آیا واریز ETH و USDC به یک استخر، واگذاری آن داراییها است؟ برخی تفاسیر استدلال میکنند بله، زیرا شما آنها را با یک دارایی متفاوت (توکن LP) مبادله میکنید. این امر باعث ایجاد سود یا زیان سرمایه بر روی هر دو ETH و USDC در آن لحظه میشود. دیگران استدلال میکنند که این بیشتر شبیه به یک سپردهگذاری است که در آن شما مالکیت را حفظ میکنید و هیچ واگذاری تا زمان برداشت رخ نمیدهد. رویکرد محتاطانه این است که آن را به عنوان یک واگذاری در نظر بگیریم.
- رویداد ۲: کسب کارمزد. کارمزدهای معاملاتی که کسب میکنید به طور کلی به عنوان درآمد عادی، مشابه سود، در نظر گرفته میشود.
- رویداد ۳: حذف نقدینگی. هنگامی که توکنهای LP خود را بازخرید میکنید، شما در حال واگذاری آنها در ازای جفت داراییهای زیربنایی هستید. این تقریباً به طور قطع یک رویداد مشمول مالیات است که در آن شما سود یا زیان سرمایه را بر روی توکنهای LP خود محاسبه میکنید.
ایردراپها و فورکها
ایردراپ زمانی است که یک پروژه توکنهای رایگان را به یک جامعه توزیع میکند، اغلب برای راهاندازی شبکه خود. هارد فورک زمانی رخ میدهد که یک بلاکچین تقسیم میشود، که گاهی اوقات منجر به ایجاد توکنهای جدید برای دارندگان موجود میشود (مثلاً ایجاد بیتکوین کش از بیتکوین).
رویکرد مالیاتی عمومی: اکثر آژانسهای مالیاتی توکنهای ایردراپ شده را به عنوان درآمد عادی میبینند. درآمد زمانی شناسایی میشود که شما «تسلط و کنترل» بر داراییها داشته باشید—به این معنی که وقتی آنها به کیف پولی که کنترل میکنید واریز میشوند و شما میتوانید آنها را منتقل کنید. ارزش درآمد، ارزش منصفانه بازار (FMV) توکنها در زمان دریافت است. این ارزش سپس به قیمت تمام شده آنها تبدیل میشود. اگر توکنها در زمان دریافت ارزشی نداشته باشند، قیمت تمام شده میتواند صفر باشد.
مبادلات (Swap) DeFi در صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)
مبادله یک توکن با توکن دیگر در یک DEX یکی از رایجترین معاملات DeFi است. از دیدگاه مالیاتی، این کار ساده است اما نیازمند ردیابی دقیق است.
رویکرد مالیاتی عمومی: یک مبادله کریپتو به کریپتو، واگذاری دارایی است که میفروشید. شما باید سود یا زیان سرمایه را بر روی توکنی که مبادله کردهاید محاسبه کنید. ارزش منصفانه بازار (FMV) توکنی که دریافت کردهاید به قیمت تمام شده آن تبدیل میشود.
مثال:
شما ۱ ETH با قیمت تمام شده ۱۵۰۰ دلار دارید. شما آن را با ۲۰۰ توکن LINK در یک DEX مبادله میکنید. در زمان مبادله، ۱ ETH به ارزش ۳۰۰۰ دلار است.
- رویداد مشمول مالیات: شما ۱ ETH را واگذار کردهاید.
- سود سرمایه: ۳۰۰۰ دلار (FMV) - ۱۵۰۰ دلار (قیمت تمام شده) = ۱۵۰۰ دلار سود سرمایه بر روی ETH شما.
- دارایی جدید: شما اکنون مالک ۲۰۰ توکن LINK هستید و قیمت تمام شده کل آنها ۳۰۰۰ دلار است (ارزش در زمان به دست آوردن آنها).
چالشهای مالیاتی منحصر به فرد توکنهای غیرقابل تعویض (NFT)
NFTها لایه دیگری از پیچیدگی را اضافه میکنند. ماهیت غیرقابل تعویض (منحصر به فرد) آنها و اکوسیستمهای پرجنبوجوش ساخته شده پیرامون آنها، سناریوهای مالیاتی جدیدی را برای سازندگان، کلکسیونرها و گیمرها ایجاد میکند.
ساختن (Mint) یک NFT
مینت کردن عمل ایجاد یک NFT جدید بر روی بلاکچین است. این معمولاً شامل پرداخت هزینه تراکنش (gas fee) میشود.
رویکرد مالیاتی عمومی: عمل مینت کردن به خودی خود معمولاً یک رویداد مشمول مالیات نیست. با این حال، هزینههای مرتبط با مینت کردن، مانند هزینههای گس، مهم هستند. این هزینهها باید در قیمت تمام شده NFT سرمایهگذاری شوند. اگر شما هزینه گس را با ETH پرداخت کنید، پرداخت آن هزینه به لحاظ فنی واگذاری آن ETH است که میتواند خود یک رویداد مشمول مالیات کوچک باشد.
مثال:
یک هنرمند ۰.۰۵ ETH به عنوان هزینه گس برای مینت کردن اثر هنری جدید خود پرداخت میکند. در آن زمان، ۰.۰۵ ETH به ارزش ۱۵۰ دلار است. قیمت تمام شده این NFT جدید برای هنرمند ۱۵۰ دلار است.
خرید و فروش NFT
اینجاست که بیشتر رویدادهای مالیاتی مرتبط با NFT رخ میدهد. رویکرد بستگی به نحوه خرید و فروش شما دارد.
- خرید با فیات: اگر یک NFT را با ارز محلی خود (مانند USD، GBP) خریداری کنید، قیمت خرید به قیمت تمام شده شما تبدیل میشود. این یک رویداد مشمول مالیات نیست.
- فروش در ازای فیات: فروش یک NFT در ازای فیات یک واگذاری واضح است. شما سود یا زیان سرمایه خود را با کسر قیمت تمام شده از قیمت فروش محاسبه میکنید.
- خرید با ارز دیجیتال (مورد رایج): این یک معامله دو بخشی است. فرض کنید شما یک NFT را به قیمت ۲ ETH میخرید.
- شما در حال واگذاری ۲ ETH خود هستید. شما باید سود یا زیان سرمایه را بر روی آن ۲ ETH محاسبه کنید.
- شما در حال کسب یک NFT هستید. قیمت تمام شده NFT جدید شما ارزش منصفانه بازار (FMV) آن ۲ ETH در زمان خرید است.
- فروش در ازای ارز دیجیتال: این نیز واگذاری NFT است. عایدی شما ارزش منصفانه بازار (FMV) ارز دیجیتالی است که دریافت میکنید. سپس شما سود یا زیان سرمایه خود را بر روی NFT محاسبه میکنید. شما اکنون یک ارز دیجیتال جدید با قیمت تمام شده برابر با آن FMV در اختیار دارید.
حق امتیاز (Royalty) NFT برای سازندگان
یکی از نوآوریهای بزرگ NFTها توانایی سازندگان برای کسب درصدی از تمام فروشهای ثانویه آینده اثر خود به طور خودکار از طریق قراردادهای هوشمند است.
رویکرد مالیاتی عمومی: حق امتیازهای NFT تقریباً به طور جهانی به عنوان درآمد عادی (یا بسته به شرایط سازنده، به طور بالقوه درآمد کسبوکار) تلقی میشوند. هر بار که یک پرداخت حق امتیاز دریافت میشود، سازنده باید ارزش منصفانه بازار (FMV) ارز دیجیتال دریافت شده را به عنوان درآمد ثبت کند. این نیازمند ردیابی دقیق است، زیرا مجموعههای محبوب میتوانند هزاران تراکنش کوچک حق امتیاز ایجاد کنند.
NFTها در بازی و متاورس (بازی برای کسب درآمد)
مدل بازی برای کسب درآمد (P2E) منفجر شده است و بازیهایی مانند Axie Infinity به بازیکنان اجازه میدهند از طریق گیمپلی، کریپتو و NFT کسب کنند. این امر رویدادهای مشمول مالیات متعددی را ایجاد میکند.
- کسب NFT یا توکن به عنوان پاداش: دریافت یک آیتم درون بازی (به عنوان NFT) یا یک توکن پاداش (مانند SLP) برای تکمیل یک مأموریت یا برنده شدن در یک نبرد، به طور کلی به عنوان درآمد عادی با ارزش منصفانه بازار (FMV) آن در زمان دریافت در نظر گرفته میشود.
- معامله یا فروش NFTهای درون بازی: هنگامی که آن شمشیر یا شخصیت NFT را در یک بازار میفروشید، این واگذاری یک دارایی است که باعث ایجاد سود یا زیان سرمایه میشود.
- استفاده یا «سوزاندن» NFTها: برخی از مکانیکهای بازی شامل مصرف یا «سوزاندن» یک NFT (مثلاً استفاده از یک معجون) است. این میتواند به عنوان واگذاری NFT با عایدی صفر تفسیر شود که به طور بالقوه منجر به زیان سرمایه میشود.
استراتژیهای حیاتی ثبت سوابق و انطباق
پیچیدگی معاملات DeFi و NFT، ردیابی دستی با یک صفحه گسترده را عملاً غیرممکن و مستعد خطا میکند. کلید انطباق، ثبت سوابق دقیق و خودکار است.
اهمیت یک «منبع واحد حقیقت»
با توجه به اینکه ممکن است با دهها کیف پول، صرافی و قرارداد هوشمند تعامل داشته باشید، یکپارچهسازی دادههای شما از اهمیت بالایی برخوردار است. اینجاست که نرمافزارهای تخصصی مالیات کریپتو وارد میشوند. این پلتفرمها از طریق APIها یا آدرسهای عمومی به کیف پولها و صرافیهای شما متصل میشوند تا تراکنشها را به طور خودکار وارد و دستهبندی کنند.
صرف نظر از ابزاری که استفاده میکنید، باید موارد زیر را برای هر تراکنش ردیابی کنید:
- تاریخ و زمان: برای تعیین ارزش منصفانه بازار (FMV) صحیح، حیاتی است.
- نوع تراکنش: آیا یک معامله، انتقال، تأمین نقدینگی یا واریز درآمد بوده است؟
- داراییهای درگیر: کدام کوینها یا NFTها ارسال و دریافت شدهاند؟
- مقادیر: مقدار دقیق هر دارایی.
- ارزش منصفانه بازار: ارزش هر دارایی به ارز فیات محلی شما در زمان تراکنش.
- کارمزدهای تراکنش: مقدار و ارزش هزینههای گس پرداخت شده.
- اطلاعات کیف پول/صرافی: محل شروع و پایان تراکنش.
اشتباهات رایج و نحوه اجتناب از آنها
- نادیده گرفتن کارمزدهای تراکنش: هزینههای گس میتوانند قابل توجه باشند. در اکثر حوزههای قضایی، کارمزدهای پرداخت شده برای کسب یک دارایی میتوانند به قیمت تمام شده اضافه شوند و کارمزدهای پرداخت شده برای واگذاری میتوانند از عایدی کسر شوند، که سود سرمایه شما را کاهش میدهد. فراموش کردن ردیابی آنها به معنای پرداخت مالیات بیشتر است.
- محاسبه اشتباه قیمت تمام شده: اگر ETH را در ده زمان مختلف از سه صرافی مختلف خریداری کردهاید، کدام ETH را میفروشید؟ اینجاست که روشهای حسابداری وارد میشوند.
- فراموش کردن تراکنشهای «کوچک»: ایردراپهای کوچک، پاداشهای روزانه استیکینگ و درآمدهای کارمزد کوچک از یک استخر نقدینگی، همگی روی هم جمع میشوند. هر یک از اینها یک نقطه داده است که برای گزارشدهی دقیق مالیاتی لازم است.
انتخاب روش حسابداری مناسب
هنگامی که بخشی از داراییهای کریپتوی خود را میفروشید، به روشی برای تعیین قیمت تمام شده واحدهای خاصی که فروختهاید نیاز دارید. روشهای رایج عبارتند از:
- اولین ورودی، اولین خروجی (FIFO): فرض میکند که شما اولین کوینهایی را که خریدهاید میفروشید.
- آخرین ورودی، اولین خروجی (LIFO): فرض میکند که شما جدیدترین کوینهای خریداری شده را میفروشید.
- گرانترین ورودی، اولین خروجی (HIFO): فرض میکند که شما گرانترین کوینهای خود را ابتدا میفروشید که اغلب برای به حداقل رساندن سود استفاده میشود.
- شناسایی مشخص (Spec ID): به شما اجازه میدهد تا واحدهای خاصی را که میفروشید، انتخاب کنید.
نکته حیاتی این است که روش(های) حسابداری مجاز برای استفاده، به شدت به قوانین مالیاتی کشور شما بستگی دارد. برخی حوزههای قضایی یک روش خاص (مانند FIFO) را الزامی میکنند، در حالی که برخی دیگر انعطافپذیری بیشتری را مجاز میدانند. این یک حوزه کلیدی است که در آن مشاوره یک متخصص مالیاتی محلی بسیار ارزشمند است.
آینده مقررات مالیاتی کریپتو
چشمانداز نظارتی برای داراییهای دیجیتال در حال بلوغ است. مقامات مالیاتی در حال پیچیدهتر شدن هستند و همکاری جهانی در حال افزایش است. طرحهایی مانند چارچوب گزارشدهی داراییهای کریپتو (CARF) سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) با هدف ایجاد یک استاندارد جهانی برای تبادل خودکار اطلاعات در مورد تراکنشهای کریپتو بین کشورها، مشابه آنچه در حال حاضر برای بانکداری سنتی وجود دارد، تدوین شدهاند.
این بدان معناست که دوران ابهام و اجرای سهلانگارانه به پایان میرسد. آژانسهای مالیاتی در حال سرمایهگذاری در ابزارهای تحلیل بلاکچین هستند و دید بیشتری نسبت به فعالیتهای درونزنجیرهای خواهند داشت. انطباق پیشگیرانه دیگر فقط یک عمل خوب نیست؛ بلکه یک ضرورت است.
نتیجهگیری: کنترل سفر مالیاتی کریپتوی خود را به دست بگیرید
پیامدهای مالیاتی DeFi و NFTها بدون شک پیچیده هستند، اما غیرقابل عبور نیستند. با درک اصول اصلی، پذیرش ثبت سوابق دقیق و جستجوی راهنمایی حرفهای، میتوانید با اطمینان در این چشمانداز حرکت کنید.
نکات کلیدی شما در اینجا آمده است:
- کریپتو را به عنوان دارایی در نظر بگیرید: تقریباً هر تراکنش، از یک مبادله تا یک خرید، یک رویداد مشمول مالیات بالقوه است.
- DeFi پر از درآمد و واگذاری است: پاداشهای استیکینگ، سود وامدهی و سودهای کشت سود معمولاً درآمد هستند. افزودن/حذف نقدینگی و مبادله توکنها واگذاری هستند.
- NFTها شامل چندین رویداد هستند: خرید یک NFT با کریپتو، واگذاری آن کریپتو است. کسب حق امتیاز، درآمد است. فروش NFT یک واگذاری دیگر است.
- همه چیز را ثبت کنید: حجم و پیچیدگی تراکنشها استفاده از نرمافزارهای تخصصی مالیات کریپتو را ضروری میسازد. ردیابی دستی یک استراتژی بلندمدت قابل دوام نیست.
- از مشاوره حرفهای استفاده کنید: قوانین مالیاتی محلی و دارای جزئیات هستند. این راهنما یک چارچوب جهانی ارائه میدهد، اما تنها یک متخصص واجد شرایط در حوزه قضایی شما میتواند مشاوره قطعی برای وضعیت شما ارائه دهد.
دنیای وب ۳ در مورد به دست گرفتن مالکیت داراییهای شماست. این مسئولیت به درک و انجام تعهدات مالیاتی شما نیز گسترش مییابد. منتظر نمانید تا مهلت مالیاتی نزدیک شود. بهترین زمان برای شروع سازماندهی تاریخچه تراکنشهای کریپتوی شما دیروز بود. دومین زمان بهترین، اکنون است.